یوهان کرایوف ، ستاره سابق بارسلونا و تیم ملی فوتبال هلند تحولات مهمی را در فوتبال ایجاد کرده بود.
یوهان کرایوف ، ستاره هلند
در طول تاریخ فوتبال اغلب بازیکنان بر اساس فاکتورهای متفاوتی درجهبندی میشوند. برخی به سبب جامهای زیادی که کسب میکنند، برخی بخاطر حرکات تکنیکی یا یک گل به یادماندنی، برخی برای سبک بازی و دوران باشکوهی که داشتند و تعداد کمی هم به سبب انقلاب تاکتیکی و تکنیکیای که در این بازی به وجود آوردند به یاد آورده میشوند. یوهان کرایوف از آن دسته بازیکنهایی بود که تمامی فاکتورهای مذکور را دارا بود. او که متولد شهر بتوندروپ کشور هلند بود و پسر دوم یک خانوادۀ کارگری به شمار میرفت در سن ۱۰ سالگی به آژاکس پیوست و به یکی از ارکان اصلی آکادمی باشگاه تبدیل شد. ورزشگاه دی میر، برخلاف سایر بازیکنان تیم جوانان آژاکس خانۀ دوم یوهان کرایوف به شمار میرفت. نل، مادر کرایوف خدمتکار باشگاه بود و یوهان جوان اغلب زمان آزادش را در استادیوم پشت سر میگذاشت و گاهاً به مادرش کمک هم میکرد. او در اطراف زمین با توپها بازی میکرد و با کنجکاوی کودکانهاش در بخشهای مختلف استادیوم پرسه میزد. رابطه نل با عموی یوهان که هنک نام داشت و صاحب زمین دی میر به حساب میآمد، خوب بود و ارتباط هنک با باشگاه بود که موجب پیوستن یوهان به آژاکس شد.
یوهان بعد از اینکه در ۱۲ سالگی پدرش هرمانوس را از دست داد به هنک به چشم پدر دومش نگاه میکرد. پسر خدمتکار ورزشگاه باشگاه خیلی زود به یکی از شانسهای اصلی حضور در تمرینات تیم اصلی آژاکس تبدیل شد و با تواناییها و اعتماد به نفسی که داشت همه شاهد پیشرفت روز افزون او در آمستردام بودند. کرویف سرانجام در سال ۱۹۶۴ و در حالیکه تنها ۱۷ سال سن داشت اولین بازیاش را در اردیویژه انجام داد و موفق به ثمر رساندن تک گل آژاکس در جریان شکست ۳-۱ آنها شد. در فصل بعد رابطهای که بین او و مربی تیم شکل گرفت موجب تغییر تاریخ فوتبال جهان شد. یوهان کرایوف زیر نظر مربیگری رینوس میشل تواناییها، هوش و تفسیر ایدئولوژیهای میشل را به نمایش گذاشت و به ستاره آژاکس تبدیل شد و موفق شد تا با این تیم به قلۀ فوتبال اروپا صعود کند. تواناییهای او تمام فوتبال دوستان را متحیر کرد و باعث شد تا توتال فوتبال رینوس میشل و یوهان کرایوف جوان در سرتاسر جهان مورد احترام قرار گیرد.
بعد از بردن همه چیز در آژاکس، میشل و یوهان سعی در تکرار دستاوردهایشان در بارسلونا کردند. رینوس میشل در سال ۱۹۷۱ به مربیگری بارسلونا منصوب شد و دو سال بعد پسر طلاییاش را به بندر بارسلون آورد. حضور این دو در نیوکمپ نتیجهای فوری داد و بارساییها بعد از بیش از یک دهه موفق به کسب نخستین قهرمانیشان در لالیگا شد. گرچه تطبیقپذیری کرایوف در آژاکس زمان برد اما این اتفاق در بارسلونا خیلی زود به وقوع پیوست. بعد از اینکه یوهان کرایوف با بارسا به قهرمانی لالیگا رسید، در اقدامی عجیب نام پسرش را جوردی، که نام اصیل کاتالانها به شمار میرفت گذاشت. او به مانند آژاکس در بارسلونا هم در کنار رابطه عاطفیاش با هواداران تواناییهای تکنیکی و درک تاکتیکیاش را به نمایش گذاشت و موفق به کسب جامهای گوناگونی در پیراهن این تیم شد.
به مانند اکثر نابغهها در پسِ شخصیت یوهان کرایوف عناصری از درگیریهای عصبی پیدا میشد. او گرچه در طول دوران فوتبالش دوران ناراحتکنندۀ طولانیای نداشته اما شکست در فینال جام جهانی ۱۹۷۴، انتقادات زیادی را در کشورش هلند به همراه داشت. یوهان به عنوان سردمدار نسل طلایی هلند در دهه ۱۹۷۰ همواره بابت به دست نیاوردن افتخارات بینالمللی مورد سرزنش رسانهها و مردم این کشور قرار گرفته است. اگر کرایوف را بابت شکست در فینال جام جهانی ۱۹۷۴ آلمان یا حاضر نشدن در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین به دلیل ترس از به خطر افتادن جان خانوادهاش سرزنش نکنیم، قطعا او را بابت خداحافظی زودهنگامش در حالیکه تنها ۳۰ سال سن داشت مورد سرزنش قرار میدهیم. وی مشکلات بزرگی داشت و عملاً بازنشسته شده بود و از این رو تصمیم گرفت تا به آمریکا برود. او در آمریکا کمک زیادی به جوانسازی تیمهای این کشور کرد و انقلابی در سطح برگزاری لیگ فوتبال آمریکای شمالی به وجود آورد. یوهان سرانجام بعد از دو سال حضور در تیمهای لس آنجلس آزتکس و واشنگتن دیپلماتس بار دیگر به اسپانیا برگشت و این بار در لیگ دسته دوم اسپانیا و تیم لوانته به فوتبالش ادامه داد. او بعد از یک دورۀ کوتاه ناموفق در لوانته در آستانۀ عقد قرارداد با لسترسیتی انگلیس قرار داشت اما به آژاکس برگشت تا علاوه بر راهنمایی تکنیکی و تاکتیکی مربی تیم برای آنها بازی هم کند.
بعد از کسب دوگانه داخلی در فصل ۸۳-۱۹۸۲ به نظر میرسید که یوهان کرایوف به پایان دوران فوتبالش رسیده است اما ستاره فوتبال هلند خواهان یک فصل بازی دیگر بود. آژاکس اما علاقهای به ادامه همکاری با او نشان نمیداد و پیشنهاد تمدید قرارداد یوهان را رد کرد. به این ترتیب وی تصمیم گرفت تا به دشمن بزرگ آژاکس یعنی فاینورد منتقل شود و در پایان فصل ۸۴-۱۹۸۳ با کسب یک دوگانۀ داخلی دیگر از فوتبال خداحافظی کند و به آژاکس نشان دهد که چه بازیکن تأثیرگذاری بوده است. یوهان کرایوف در دوران مربیگریاش هم موفق به تکرار دستاوردهای دوران بازیاش شد. او در آژاکس، بارسلونا و بار دیگر در آژاکس انقلاب بزرگی را به وجود آورد و تغییرات عمدهای را در سبک بازی این تیمها به بار نشاند. او یک استعداد یاب فوق العاده، مربیای کاریزماتیک، ارکستر فوتبال جذاب، هجومی و موفق و سازندۀ یک نسل از فوتبالیستهای با ذکاوت دیگر شد. اگر دنبال یک الهامبخش واقعی میگردید تنها به این نام توجه کنید: یوهان کرایوف.
وی در دوران حضورش در آژاکس به عنوان بازیکن ۸ قهرمانی در اردیویژه، ۵ جام حذفی، ۳ جام باشگاههای اروپا و یک جام اینترکونتیننتال به دست آورد. او در بارسلونا هم به قهرمانی لالیگا و کوپا دل ری رسید و در یک فصل حضورش در فاینورد یک اردیویژه و یک جام حذفی به دست آورد. یوهان به عنوان مربی روی نیمکت آژاکس دو قهرمانی جام حذفی و یک جام برندگان جام اروپا به دست آورد و در بارسلونا به ۴ قهرمانی لالیگا، یک جام حذفی، سه سوپر کاپ اسپانیا، یک جام باشگاههای اروپا، یک جام برندگان جام اروپا و یک سوپر کاپ اروپا رسید. او افتخارات فردی بسیاری هم به دست آورد که در اینجا میتوان به چند افتخار او اشاره کرد؛ ۳ توپ طلا، ۳ جایزه مرد سال فوتبال هلند، توپ طلای جام جهانی ۱۹۷۴، انتخاب به عنوان سومین بازیکن برتر تاریخ از دید فرانس فوتبال و ورلدساکر، بهترین بازیکن قرن فوتبال اروپا از دید IFFHS و دومین بازیکن برتر قرن فوتبال جهان از دید IFFHS تنها بخشی از افتخارات بیشمار کرویف در دوران بازیگری و مربیگریاش هستند.