از آخرین باری که ژوزه مورینیو بر روی نیمکت سرمربیگری یک تیم فوتبال نشسته است، تقریباً یک سال میگذرد اما این شرایط شاید به زودی تغییر کند و آقای خاص دوباره مربیگری کند.
احتمال حضور ژوزه مورینیو در دورتموند
پس از آنکه در دسامبر سال گذشته، منچستریونایتد پس از سپری کردن شروعی بسیار ضعیف در مسابقات خود تصمیم گرفت مورینیو را از هدایت تیم برکنار کند، این مربی پرتغالی نیز از همان زمان تا به امروز سرمربیگری هیچ تیمی را قبول نکرده است. مورینیوی ۵۶ ساله در یک سال اخیر بیشتر مشغول کارشناسی در شبکات مختلف ورزشی بوده است که اتفاقاً گاهی اوقات اظهارنظرهای جالب و قابل تأملی نیز مطرح کرده است. اما در همین دوره، نام مورینیو همواره در کنار بزرگترین باشگاههای اروپایی در مقاطعی که این تیمها نتایج خوبی نمیگرفتند شنیده شده است.
اینتر میلان و رئال مادرید مثالهایی برای این موضوع هستند. اما بهتازگی صحبتهای مبنی بر حضور ژوزه مورینیو در دورتموند به گوش رسیده است. بر اساس گزارش نشریه آلمانی بیلد، مربی سابق شیاطین سرخ اخیراً در تماس دائم با مدیر اجرایی ارشد زردها یعنی هانس یوآخیم واتزکه بوده است. در این گزارش آمده است که مورینیو اصلیترین نامزد سران دورتموند برای جانشینی لوسین فاوره است. فاوره در شروع فصل فرم بیثباتی را با دورتموند تجربه کرده است. همچنین مربی باشگاه آربی لایپزیگ یعنی رالف رانگنیک نیز از دیگر گزینههای هدایت دورتموند است. شنیدن این خبر اکنون نباید جای شگفتی داشته باشد زیرا مورینیو اخیرا به پیوستن به دورتموند اشارهای کرده بود. آقای خاص در ماه آوریل گفته بود:
من کار کردن برای بروسیا دورتموند را ستایش میکنم. آقای واتزکه آنقدر به من اعتماد دارد که نظر من را درباره یک بازیکن و یک مربی که آنها را به خوبی میشناسم پرسید. من نیز صادق بودم و به بهترین نمرهای که میتوانستم را درباره آن دو نفر دادم. از آن زمان من و واتزکه برای یکدیگر احترام قائل بودهایم.
همچنین تصور میشود که ژوزه مورینیو در حال یادگیری زبان آلمانی است. او اخیرا در رابطه با اینکه تمایل دارد در بوندسلیگا کار کند صحبت کرده بود. این موضوعات تنها به شایعات دامن خواهند زد. پس نشانهها حاکی از این هستند که شاید مورینیو واقعاً قصد رفتن به وستفالن را داشته باشد اما ترکیب دورتموند برای او چگونه خواهد بود؟
مقایسه فلسفههای مورینیو و دورتموند
ارتباطات و وجوه مشترکی که بین مورینیو و دورتموند وجود دارد در ظاهر بسیار بیربط به یکدیگر هستند. از یک طرف، ما یک باشگاه فوتبال برجسته را داریم که به سرمایهگذاری بر روی بازیکنان جوان و استعدادیابی مستمر در بازار نقل و انتقالات و البته ارائه سبک بازی شناور و دلچسب معروف است. بهطور خلاصه، دورتموند باشگاهی است که دائماً به تصویری بزرگتر فکر میکند. فلسفه آنها از نوع توسعه آهسته، موفقیت پله به پله و البته ارضای هواداران است. آنها تمایل دارند برای حل مشکلات، بهجای آنکه در بیرون از باشگاه بهدنبال راهحل بگردند به خودشان نگاه کنند.
اما از طرف دیگر مورینیو را داریم. یک مربی در سطح نخبه که به هر قیمتی که شده میخواهد خودش را یک برنده جلوه بدهد. او این را بارها در شرایط مختلف ثابت کرده است. مورینیو در طول سالها فعالیتش در فوتبال شهرتی برای خود ایجاد کرده که حاکی از نتیجه گرفتن است. حالا این نتیجه گرفتن ممکن است از راه ولخرجی در بازار، ایجاد جنگ روانی با حریف در بیرون از زمین و البته کنار آن و همچنین غافلگیریهای تاکتیکی هوشمندانه باشد. مورینیو را به سادگی میتوان توصیف کرد: او یک کاسب نتیجه است. مورینیو همچنین در زمینه هنرهای سیاه یک استاد است و در فوتبال یکی از بهترین تئوریسینها محسوب میشود. شکست دادن تیمهای مورینیو بسیار دشوار است. حالا این دو ایدئولوژی متفاوت فوتبالی، در سمت و سویی کاملاً مخالف با یکدیگر قرار دارند اما همانطور که از قدیم گفتهاند، منفی در منفی میشود مثبت! پس شاید پشت این دیوانگی دوجانبه برنامهای منطقی وجود داشته باشد.
سیستم مورد علاقه مورینیو: ۴-۲-۳-۱
مورینیو در تمام طول دوران حرفهای خود یا از سیستم ۴-۳-۳ و یا ۴-۲-۳-۱ استفاده کرده است اما در عمل و نتیجهگیری ثابت شده است که دومی برای این مربی پرتغالی بهتر نتیجه داده است. دورتموند نیز در حال حاضر و تحت نظر فاوره عمدتاً از سیستم ۴-۲-۳-۱ استفاده میکند. پس از نظر چینش مهرهها در زمین، سیستم فعلی ستارگان زردپوش منطقه روهر مثل قطعات تکمیلکننده یک پازل با آنچه مورینیو میخواهد هماهنگ است. بزرگترین موفقیت مورینیو در زمان حضور وی در ایتالیا و تیم اینتر میلان در فصل ۲۰۰۹-۲۰۱۰ بهدست آمد. او در حالی که سیستم ۴-۲-۳-۱ را برای تیمش انتخاب کرده بود موفق شد همراه با اینتر یک سهگانه تارخی کسب کند. او همچنین با همین سیستم در میادین دیگری نیز دستاوردهای مهم دیگری کسب کرده است که از بین آنها میتوان به قهرمانی منچستریونایتد در لیگ اروپا با غلبه بر آژاکس در سال ۲۰۱۷ اشاره کرد.
بدین ترتیب، مورینیو احتمالاً بهجای آنکه در دورتموند تغییری بزرگ در سیستم بازی ایجاد کند، با همان سیستم ۴-۲-۳-۱ ادامه بدههد. هرچند ممکن است در نفرات حاضر در زمین تغییراتی ایجاد شود که این درزمان هر تغییر مربی در هر باشگاهی طبیعی است. باشگاه آلمانی در فصل جاری در خط دفاع خود بسیار شکننده ظاهر شده است. همچنین بهنظر میرسد فاوره هنوز نتوانسته ترکیب یازده نفره منتخب خودش را برگزیند. قطعا مورینیو با چنین مشکلی روبهرو نخواهد بود. در ترکیب اولیه تیم دورتموند مورینیو احتمالاً شاهد حضور رومن بورکی درون دروازه خواهیم بود. کمی جلوتر متس هوملس نیز بهعنوان یک مدافع وسط باتجربه و همهکاره در کنار مانوئل آکانجی دیده خواهد شد. در دفاع کناری، اشرف حکیمی و نیکو شولز نیز با استفاده از سرعت انفجاری، انرژی و سرسختی خودشان که نمونهاش را با مایکون و خاویز زانتی در نراتزوی شاهد بودیم، احتمالاً خودشان را به مورینیو تحمیل کنند.
دو هافبک دفاعی سیستم که از اهمیت بالایی برخوردار هستند را اکسل ویتسل و توماس دلینی تشکیل خواهند داد. این دو بازیکن میتوانند با بازی قدرتی و فیزیکی خود ریتم بازی را تثبیت کنند. همچنین مارکو رویس نیز میتواند وسلی اشنایدر مورینیو باشد و بهعنوان شماره ۱۰ آزاد بین خطوط حرکت کند. احتمالا در کنار زمین و لب خط شاهد حضور جیدون سانچو و رافائل گوئررو باشیم. شاید سانچو مجبور شود تحت نظر مورینیو ویژگیهای دفاعی خود را تقویت کند اما گوئررو که در اصل یک مدافع چپ است از این بابت مشکلی نخواهد داشت. در نهایت، در پیشانی خط حمله تیم، مورینیو چارهای جز استفاده از پاکو آلکاسر نخواهد داشت. این گلزن خودش را ثابت کرده است و برای تثبیت جایگاه خود بارها جنگیده است. آلکاسر همچنین میتواند در دفاع از زمین حریف هم عصای دست مربی پرتغالی باشد.
سیستم مورد علاقه مورینیو در ابتدای کارش: ۴-۳-۳
یکی از کلیدیترین عوامل موفقیت آقای خاص در ابتدای دوران حضورش در چلسی این بود که مربیان لیگ برتر انگلیس حاضر در سیستمهای خود سازگاری ایجاد نکرده بودند و کماکان به سیستم سنتی ۴-۴-۲ علاقه داشتند. تا آنکه مورینیو از راه رسید و معادلات را برهم زد. تیم لندنی او با سیستم ۴-۳-۳ بازی میکرد که نهتنها باعث آزاد شدن بیشترین پتانسیل شاگردانش میشد، بلکه در میان خطوط دفاع، هافبک و حمله چلسی هماهنگی بینظیری ایجاد کرده بود. مورینیو این سیستم را در رئال مادرید نیز بهکار گرفت و از همین طریق موفق شد در فینال جام حذفی اسپانیا در سال ۲۰۱۱ مچ بارسلونا را بخواباند. در آن دیدار پپه در مرکز خط هافبک قرار گرفته بود.
استفاده از این سیستم احتمالاً در دورتموند مورد استقبال قرار نگیرد اما یک ۴-۳-۳ که بهخوبی اجرا شود میتواند برای هر رقیبی دردسر ایجاد کند. در این حالت، دروازهبان و چهار بازیکن خط دفاعی مشابه سیستم ۴-۲-۳-۱ خواهند بود اما در خط میانی جولیان وایگل وارد ترکیب میشود تا نقش کلود ماکهلهله را ایفا کند، بازی حریف را تخریب کند و توپ را بهدست بیاورد و به خط هافبک ثبت بدهد. این اجازه میدهد ویتسل با آزادی بیشتری جلو وایگل بازی کند در حالی که رویس نیز قادر خواهد بود جلوتر از این دو نفر قرار بگیرد و برای دفعات متعدد به خط حمله ملحق شود. او میتواند زمینهساز گلها شود و حتی خودش هم گلزنی کند. در کنار نیز جیدون سانچو موقعیت خود را حفظ خواهد کرد. او میتواند در بازی عرضی زوج خوبی با وایگل تشکیل بدهد و در اعماق زمین حریف باقی بماند. مورینیو همچنین احتمالاً در سمت چپ بهجای گوئررو از جولیان برانت استفاده کند. در حالی که خطر در یک سوم نهایی بیشتر میشود وایگل میتواند از انتهای زمین حفاظت کند.
۴-۳-۱-۲ مخصوص پورتو (الماس)
در آخر هفته قبل فاوره تصمیم گرفت در سیستم خود تغییراتی ایجاد کند و دو مهاجم را در پیشانی خط حمله بهکار گرفت. این تغییر جواب داد و دورتموند به روند سه بازی بدون پیروزی خود پایان داد و موفق شد در دربی بوروسن سه امتیاز و یک کلین شیت را کسب کند. شاید مورینیو این بازی را بهخوبی تماشا کرده باشد و بازگشت به سالهای ابتدایی کار خود را نیز مدنظر قرار داده باشد. این سیستم در پورتو بهخوبی جواب داد زیرا مورینیو توانست در فصل ۲۰۰۳-۲۰۰۴ قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شود. در این سیستم شاید نفرات دفاعی با کمی تغییر مواجه شوند. اشرف حکیمی ممکن است در دفاع چپ قرار بگیرد و اینبار وظایف هجومی بیشتری را عهدهدار شود. لوکاژ پیژچک نیز نقشی مشابقه با پائولو فریرا ایفا خواهد کرد. او عقبتر باقی میماند و استحکام خط دفاع را تقویت میکند. حضور او در ترکیب این اختیار را به دورتموند میدهد که در زمان اضافه شدن حکیمی به حمله، سه نفر بهعنوان دفاع آخر جلوی ضد حملات حریف را بگیرند.
خط میانی این سیستم نیز از سه هافبک مرکزی تیم یعنی وایگل، ویتسل و دلینی تشکیل خواهد شد. این سه نفر وظیفه دارند از چهار بازیکن خط دفاع حمایت کنند و یک دیوار فشرده و نفوذناپذیر را تشکیل بدهند که عبور حریفان از بین آنها کاملا دشوار باشد. دلینی و ویتل در دو طرف وایگل بازی خواهند کرد و به آنها گفته میشود که به حمله اضافه شوند. این در حالی است که وایگل عقب میماند. در پست بازیساز یا همان نقش دکو، تورگان هازارد یا برانت گزینههای خوبی خواهند بود. فصل قبل این دو بازیکن روی هم رفته ۲۱ پاس گل در بوندسلیگا دادند پس هردویشان از توانایی ارسال پاس دقیق و پیدا کردن فضاهای خالی که هافبک پرتغالی در این کارها استاد بود را برخوردارند. خط حمله دو نفره مورینیو نیز از رویس و آلکاسر تشکیل خواهد شد. دو بازیکنی که جایگیری خیلی خوبی دارند و میتوانند فرارهای عمقی بسیار خوبی داشته باشند. اما در این سیستم، جایی برای سانچو وجود نخواهد داشت. مورینیو در اتخاذ تصمیمات جنجالی برای چینش تیمهایش با هیچکس تعارف نداشته است. او حتی شاید به سانچو در نقش مهاجم سایه یا نه کاذب هم بازی بدهد یا حتی در این سیستم تغییراتی ایجاد کند تا ستاره جوان دورتموند نیمکتنشین نشود.